اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

ناگفته های از تاریخ جوانرود

ناگفته های از تاریخ جوانرود

آنچه پیش روست مختصری ازتاریخ معاصر جوانرودی ها دریک قرن اخیر،که به صورت ناگفته ها ویا ابهام گوی هایی درتاریخ مستند است . از ناگفته هایی سخن به میان می آید که درتاریخ معاصر ایران وکردستان مهم ودرخور توجه است . ازجمله نقش ورفتار جوانرودی ها دروقایع : مشروطه ، سلطنت رضا شاه وجنگ جهانی دوم ، جمهوری کردستان درمهاباد ،حمایت از جبهه ملی برای ملی کردن صنعت نفت ، حمایت ازکابینه دکتر محمد مصدق ، پیوستن به بارزانی ها وده سال مبارزه برای احقاق حقوق ملت کرُد . تاریخچه مختصری ازجوانرود : جوانرود (( قلای جوانرو )) بنا به روایت تاریخ نامش برگرفته از قلعه های حکومتی متعددی است که در این منطقه در چند قرن اخیرتوسط حکومت ها بنا نهاده شد ه است . آثار وشواهد مکتوب بدست آمده درمنطقه تاریخ وقدمت جوانرود ونامش را به بیش از350 سال می رسانند.

همچنین حمدالله مستوفی درکتاب خویش ازاین منطقه با نام الانی یاد می کند. حدودات جوانرود از شمال به اورامان لهون وپاوه ، جنوب به سرپل ذهاب ، مشرق به کرمانشاه وازمغرب متصل به خاک عراق است . حکومت جوانرود که جزء بلوک هجده گانه سنندج است بیشتر در دست والیان اردلانی بوده اما حاکمان اصلی جوانرود که مشروعیت خود را از عامه مردم می گرفتن کسی جزء سید احمد بیگ جاف وفرزندان وی نبوده است. رستم بیگ وکیل بنا بر وصیت پدر ((سید احمدبیگ)) ونظر ریش سفیدان مسئولیت رهبری ایل برعهده می گیرد. بعدازایشان اولاد ارشد وی به این مقام می رسیدند . این یاسای ایلی بافوت محمد بیگ وکیل درسال 1363 ه.ش به پایان رسید . ایل غالب در جوانرود همواره جاف ها ،به سرکردگی بیگ زادگان جوانرودی بوده اند. و برگ برگ تاریخ این منطقه را رقم زده ، در واقع تاریخ این منطقه چیزی جزمبارزات این ایل نیست .

 


واما ناگفته ها : سید احمد بیگ اولین حاکم جاف جوانرود بود که رهبری جوانرودی ها را از دوآب پاوه تا مرز روانسر وسرحدادکوه بَمُو وحتی قسمتی از شهرزور عراق را برعهده گرفت . بعد از ایشان این اتحاد ویکپارچگی ازمیان رفت تا اینکه عبدالکریم بیگ وکیل ((هفتمین وکیل جوانرود 1280ـ1291ه.ش)) بادرایت واز جان گذشتگی دوباره وحدت ویک پارچگی جوانرودی ها را میسر ساخت ،جنگهای عشایری منطقه ای را پایان داد ونیز فتاح بیگ سرداراکرم ولدبیگی و جعفرسلطان ((حاکم اورامان لهون)) رابا خود متحد وهم رای ساخت . دوران وکالت ایشان مصادف با انقلاب مشروطه ((1288ه.ش)) وخلع ید شدن محمدعلی شاه است . بعداز انقلاب مشروطه متاسفانه همچنان عده ای ازعوامل استبداد درجایگاه خود ابقاء شدند ازجمله والی کرمانشاه شاهزاده فرمانفرما ، این امر موجب رنجش خاطر آزادی خواهان کرمانشاه ، یارمحمدخان کرمانشاهی وعبدالکریم بیگ وکیل گردید. یارمحمد خان پس از بازگشت ازپیش مجاهدین مشروطه تهران وتبریز ،تصمیم به تصرف کرمانشاه واخراج فرمانفرما نمود. این امر سردار مجاهد میسر نشد مگر با هم صدا کردن وکیل جوانرود ،یارمحمد خان ازوکیل برای این مهم کمک می خواهد وکیل جوانرودنیز با جمع آوری بیش از هفت صد تفگچی وهم رای ساختن سایرعشایرجاف ،اورامی ،قلخانی ، گوران وکلهرمنطقه در دوراه قازانچی به یارمحمد خان می پیوندد((1291ه.ش))تصمیم سران مجاهد برآن می شود تادرصبحگاه روز دوازده هم مهر سال1291ه.ش به کرمانشاه حمله و ارگ دولتی راتصرف کنند. فرماندهی نیروهای پیاده برای تصرف ارگ راعبدالکریم بیگ ، وفرماندهی نیروهای سواره برای ازبین بردن مقاومت نیروهای دولتی داخل شهر را فتاح بیگ برعهده می گیرد. نیروی پیاده درقسمت شمال شهر یعنی سید فاطمه وسواره نیز درکوه سفید حمله راآغاز نمودند درکل با تمام رشادت های که صورت گرفت باشهادت دو سردار مجاهدمشروطه ، یارمحمدخان وعبدالکریم بیگ وکیل به همراه شهادت 14نفر از نزدیکانش ودرکل شهادت 50 نفرمجاهد جوانرودی برگ زرین دیگری به تاریخ عشایری این منطقه افزوده شد. هر
چند شکست خوردند اما نشان دادند براستی هنوز روح آزادی وآزادگی درمنطقه برای مبارزه با استبداد زنده وپابرجاست .

                                                      

بعد ازشهادت وکیل ،عبدالرحمان بیگ پسرش درجوانی بنا بریاسای ایلی به وکالت منسوب شد. عبدالرحمان بیگ همچنان به مانند پدر مورد حمایت افرادایل ومهره اتحاد ایلات منطقه بود و همین حسن شهرت ایشان درمنطقه باعث بدبینی عوامل رضاشاهی در سال 1310 گردید زیرا اساساً حکومت پهلوی درپی ایجاد دولت با اقتدار مرکزی بدون رقیب بود، درنتیجه شروع به دستگیری سران ایلات وافراد صاحب نفوذ درایران وبلاخص کردستان نمود .در28 دی ماه سال 1310 بنا به دستور رضا شاه به امیر لشکر غرب سپهبدامیر احمدی دام های برای دستگیری سران عشایر غرب گستراندند. سرهنگ ثقفی بااجرای نقشه ای ماهرانه اکثر سران عشایر جاف جوانرود به همراه وکیل به ستاد ارتش دعوت نمود ودراوج نا جوانمردی همه را دستگیروآنها را روانه تهران واصفهان کرد. وکیل جوانرود به همراه 15تن ازبرادران ،عموهاو نزدیکانش و درکل قریب به 30 نفراز افراد صاحب نفوذ منطقه دستگیر شدند. تمام سران ایل تا شهریور 1320 درحبس بودند بجز عبدالرحمان بیگ وکیل که بعد از 8سال حبس درزندان به صورت مرموزی به شهادت رسید وجسد ایشان همچنان به صورت نامعلومی در تهران مدفون است . بعداز شهریور1320وبازگشت عشایر به منطقه یاسای ایلی دوباره شکل گرفت وقادربیگ فرزند دوم وکیل جوانرود به دلیل اینکه محمد بیگ برادر بزرگش درتهران تحت الحفظ دولت وقت است ونیز انگلیسی ها ازبرگشت ایشان به شدت جلوگیری کردند، به وکالت رسید. نقش ایشان تا بازگشت محمد بیگ تامین امنیت منطقه وایجاد اتحاد دربین ایلات منطقه و همچنین تشکیل گروه تفنگچیان برای دفاع بود . محمد بیگ بعداز10سال حبس ودوسال تحت الحفظ بودن درسال 1322 با عقاید ضدانگلیسی واستعماری به جوانرود برگشت ، وکالت را برعهده گرفت تادر متلاتم ترین ودرخشان ترین دوران تاریخ منطقه، جوانرودی ها را رهبری کند .

                                                                                                               

در زمان وکالت ایشان 5 جنگ جوانرود با دولت صورت گرفت که هرکدام به بهانه ای ازطرف دولت آغاز گردید ازجمله درسال 1322که بانی این جنگ دولت با جوانرودی ها کنسول خانه انگلیس درکرمانشاه ،درسال 1324 دخالت های انگلیس وبهانه خلع سلاح ، درسال 1327 به علت حمایت وکیل جوانرود از جمهوری کردستان در مهاباد ، در1329 به بهانه حمایت کردن جوانرودی ها از ملی کردن صنعت نفت وخلع سلاح ودرپایان درسال 1334 به دلیل حمایت مستقیم وکیل ازنخست وزیری دکتر محمد مصدق ونیز پایان دادن به آخرین قدرت عشایری درایران . درسال 1325محمدبیگ وکیل با آگاهی یافتن از تشکیل دولت کردستان به رهبری قاضی محمد درمهاباد به حمایت از این جمهوری پرداخت و با فرستادن میرزامحمد مستوفی ازمعتمدین خود به نزد پیشوا قاضی محمد اعلام همبستگی وحمایت خود را ابراز داشت قاضی محمد درجواب، ایشان را به آغوش باز پذیرا می شود واین امر را مهبتی برای خود ودولت جمهوری می داند . درجوانرود واورامانات تاکنون نیز داستان فرستادن میرزا ونیز چگونگی رسیدن وی به مهاباد و استقبال قاضی محمد ورد زبان هاست . هنوز یک سال ازموجودیت جمهوری کردستان نگذشته بود که دولت مرکزی باقوای قهریه به مناطق مورد نظر حمله کرد و دولت نوپای کردستان را سرکوب وسرانش را اعدام وبه زندان های طویل المدت محکوم کرد. باتوجه به اسنادبدست آمده ونیز اطلاعات دولت مرکزی درباره حمایت جوانرودی ها از جمهوری مهاباد، ارتش دوباره درسال 1327 با جوانرودیها به مبارزه پرداخت واین جنگ برای محمدبیگ وکیل سخت تر از جنگهای گذشه بود اما بارشادتهای نادربیگ وعموهای وکیل قوای دولتی شکست خورد هرچند بهای پیروزی این جنگ کشته شدن برادر وکیل وتعداد زیادی ازجوانرودی ها بود اما جوانرودیها هنوزبعنوان معدودایلاتی که دربرابر استبداد مرکزی مقاومت می کردند باقی ماندند. محمدبیگ وکیل که عقایدضدانگلیسی وضد استبدادی داشت ،درسال 1328 برای حمایت ازجریان ملی کردن صنعت نفت تمام نیروهای خودرا ازسایر مناطق جاف به جوانرود فراخواند و حمایت خود را آشکارا اعلام داشت . هنوز چند ماهی ازاین قضیه نگذشته بود که دوبار دولت مرکزی فرمان خلع سلاح جوانرودی ها را صادر ودرسال1329 چهارمین جنگ بر جوانرودیها تحمیل شد ، این حمله چون درماه رمضان صورت گرفت ، با فتوای علمای ترازاول (( حاج ملا مجید موحدی دولت آبادی )) مبنی برمبارزه وکفن پوشیدن دربرابر قوای دولتی رنگ دینی نیز به خود گرفت . سختی این جنگ نسبت به جنگ های گذشته کمتر وبا مصالحه ای بین قوای دولتی و وکیل جوانرود به پایان رسید . در زمان نخست وزیری دکتر محمد مصدق فشارهای نظامی برمنطقه کاهش یافت درپی این امربا دعوت دکترکریم سنجابی ، محمدبیگ وکیل وعمویش رستم بیگ با غلامحسین خان اردلان و تنی چند ازیارانش درشب 25مرداد ماه سال1332ه.ش برای ابراز رضایت از دولت ایشان وتجدید حمایت وهمبستگی خود به منزل ایشان رفتند . دکترمصدق از وکیل درخواست هزار تفنگچی برای دفاع از دولت وارگان های وابسته به آن می نماید محمدبیگ وکیل نیز درپاسخ عرض می کند که اگر امکانات در اختیارش باشد تا 7 روز دیگر این نیروها را به تهران می رساند اما تقدیر برآن شد که دکتر مصدق دستگیر وآنهانیز به صورت مخفی از تهران خارج وبه منطقه باز گردند . با تثبت شدن دولت کودتا درسال 1334ه.ش دوباره سرکوب جوانرودیها به بهانه خلع سلاح ونیز دراصل حمایت از دولت مصدق با حمله یگانهای ارتش از سندج کرمانشاه ولرستان به جوانرود آغاز شد این جنگ نا برابر که با حمله تانک ها و هواپیما ها برجوانرودیها تحمیل شد باعث شکست و ورود قوای دولتی به منطقه شد . ملا مصطفی بارزانی با ارسال پیامی ازشوروی این جنگ نابرابر وبیرحمانه را محکوم وانتقاد از سیاست دولت دربرابر خواسته های مشروع مردم جوانرود پرداخت . درست است مسئله خلع سلاح وآمدن قوای دولتی به منطقه اجرا شد اما همچنان محمد بیگ وکیل وحسین بیگ (( شجاع معروف )) اقتدار خویش درمنطقه را حفظ کردند و درسال 1342 با عده ای تفنگچی به نهضت کرُد ها به رهبری ملا مصطفی بارزانی پیوستند.

                                                                    

فرماندهی نیروها را حسین بیگ برعهده گرفت تا درتاریخ کردستان ایران نشان دهد همچنان روح مبارزه برای احقاق حقوق ملت کُرد زنده وپابرجاست . با عقد قرارداد ننگین الجزایر توسط شاه ایران ورژیم بعث درسال 1974م قیام تاریخی کُردها به رهبری ژنرال بارزانی به مانند سایر مبارزات کُرد به سرانجام نرسید . حسین بیگ وکیل و پیشمرگ هایش همراه با سایر مبارزین کُرد وبارزانی ها بعد ازگذشت بیش از 10 سال مبارزه به ایران برگشتند . استقبال پرشور مردم ازبازگشت این مبارزین به منطقه نشان داد همچنان مردانی اسطوره ای برای احقاق حقوق آنان از حکومت های مستبد وجود دارند.

 درپایان با عرض پوزش از مختصرنوشته ای که براستی گوشه ای کوچک ازتاریخ پرفراز ونشیب این منطقه ومبارزین آن را تشکیل داد.

نویسنده : فاتح رشیدی رستمی

 

منابع :

1-تاریخ کردستان آیت الله مردوخ کردستانی

2-ایلات وطوایف کرمانشاهان محمد علی سلطانی

3-تحفه ناصری میرزا شکرالله سنندجی

4-گُرد کُرد اردشیر کشاورز

5-بارزانی وبزووتنه وه ی رزگاریخوازی کورد مسعود بارزانی ....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد