اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

درد دل یکی ازخوانندگان وبلاگ

صفی آباد روستایی تاریخی با موقعیتی استراتژیکی که دروازه ورودی شهر جوانرود محسوب می‌شود ُ که این قضیه از دید مسئولین نادیده و گویا چشم بسته از این دروازه عبور می‌کنند جاده‌ای ناهموار و باریک و غیر قابل دید برای رانندگان بخصوص مسافران شهر جوانرود که متاسفانه گهگاهی شاهد حوادث ناگوار رانندگی هستیم و برای آیندگان مهمانان حادثه دیده این شهر به شهری کابوسی شناخته می‌شود و هرگز با نامی نیک از آن یاد نمی‌کنند زیرا که عزیزان خود را از دست داده‌اند.
از اوایل سال ۱۳۸۰ به این طرف شاهد ساخت و سازهای کلانی در این منطقه بوده‌ایم و صفی آباد اکنون از شهرستان ثلاث دستکمی ندارد اما ! از کمترین امکانات روستایی برخوردار است و شاید هم از بعضی از روستاها کمتر باشد هر روزه شاهد یکی دوساعت آب می‌باشد که آن هم کفاف نمی‌دهد و بعضاْ شاهد بوی تعفن آن می‌باشیم با این وصف می‌بینیم که شاه لوده آب شرب جوانرود از بیخ گوش صفی آباد عبور می‌کند و صرف مصارفی همچون قالی شستن ُ کارواش و کارهایی که نباید انجام شود و می‌شود.
سیستم فاضلاب صفی‌آباد کاملا غیر استاندارد و هر کس سیستمی برای آن اجرا می‌کند یکی در حیاط منزلش چاه می‌کند و دیگری آن را در کوچه‌ها رها و کسی دیگر آن را در تنها جدول خیابان اصلی رها می‌کند
کوچه و خیابانها  کاملاْ خاکی و فاقد حتی یک سانتی متر آسفالت می‌باشد و دائما گل آلود بوده آن هم به دلیل مورد فاضلاب و دیگر آبها مصرف شده از قبیل آب حمام و ...
این موارد در دیگر روستاها هم قطعا دیده می‌شود اما صفی آباد اکنون جز شهر جوانرود آن هم دروازه ورودی این شهر می‌باشد حال از مسئولین خواستارم در این حداقل در این مورد که موردی حاد می‌باشد و آبروی این شهر در گرو آن اقدام نمایند .
البته چشمم آب نمی‌خورد
ولی شاید ؟!؟!؟!؟!

ضرورت راه اندازی سایت ترمینال اورامانات در کرمانشاه

پراکندگی ترمینال ها و گاراژهای مسیری و شخصی شهرستان های پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی در سطح شهر کرمانشاه، مشکلات زیادی را برای مردم منطقه اورامانات به ارمغان آورده است.

سالهات مردم شریف منطقه اورامانات و شهرستان های پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی و بخش های تابعه در خیابان ها و کوچه پس کوچه های شهر کرمانشاه سرگردانند تا پایانه ی سواری شهر خود را بیابند و به مقصد برسند. پایانه ها و ترمینال هایی که در گاراژهای شخصی و خصوصی با کمترین امکانات و با شکل و سیمایی بسیار کثیف و ناشایست و دون شأن این مردم و شهر و استان کرمانشاه و عموماً غیرقانونی و غیر اصولی به کار نقل و انتقال مسافر مشغولند.

برای نمونه گاراژ واقع در کوچه لک ها که از قدیم مسافران شهر پاوه را به مقصد می رساند یا گاراژ جدید ماشین های سواری مسیری واقع در اول خیابان 17 شهریور کمی پایین تر از پل دوم میدان آزادی از جان آدمیزاد تا مرغ و خروس و گاری و خاور و کامیون و علوفه و چه و چه ها در آن ها یافت می شود و همه گویا باید به نوعی از این سفره هر برکت پایانه مسافری ارتزاق کنند.

به جرأت می توانم بگویم هیچ کدام از گاراژهای ویژه مسافربری منطقه اورامانات مطلقاً سرویس بهداشتی ندارند و عاری از اتاق مسافران است و به شکل زننده ای رانندگان و گاراژداران پیاده روها و خیابان های منتهی به گاراژ را اشغال کرده اند که چهره ای نامطلوب به شهر کرمانشاه بخشیده است. بخشی از ترافیک میدان آزادی به پراکندگی این گاراژها و ماشین های شهرستان های فوق برمی گردد که این نکته نیز باعث معضلات شهری در این محدوده شده است.

خوشبختانه در حوزه اسلام آباد و قصرشیرین و سرپل زهاب ما شاهدی این معضل نیستیم و ترمینال راه کربلاشرایط نسبتاً خوبی را برای مسافران این منطقه به ارمغان آورده است.

امید می رود برای منطقه اورامانات نیز همچون منطقه اسلام آباد ترمینالی شایسته مردم محروم و جنگ زده این دیار راه اندازی گردد. مردمی که از جان و دل برای انقلاب و دفاع از میهن اسلامی بسیار بیشتر از دیگر مناطق استان و حتی کشور جان فشانی نمودند و جوانانش سینه سپر کردند تا دشمن نتواند حتی یک قدم به خاک ایران عزیز تجاوز کند.

به استاندار، شهردار و شورای شهر فرهیخته شهر کرمانشاه پیشنهاد می کنم در گوشه ای از ورودی شهر کرمانشاه مثلاً میدان امام حسین (ع) یا در یکی از گاراژهای بزرگ اطراف میدان آزادی شرایط راه اندازی ترمینال اورامانات را فراهم نمایند تا هم مسافران منطقه از سرگردانی و بلاتکلیفی راحت شوند و هم به زیباسازی شهر کمکی کرده باشیم با این حجم گاراژها و اتومبیل ها و مسافران سرگردان. این کار باعث می شود بخشی از ترافیک کرمانشاه در محدوده ی میدان آزادی خیابان گمرک، کوچه لک ها، خیابان مصطفی امامی و... کم شود و ورود و خروج مسافران از بخش شمالی استان را ساماندهی نماید.

راه اندازی این ترمینال مزیت های  دیگری هم دارد از جمله معرفی منطقه به گردشگران داخل و خارج استان، کنترل بیشتر ورود و خروج مسافران اورامانات و...

از این استاندار جسور و شهردار قوی و پرکار و شورای شهر کرمانشاه راه اندازی و تأسیس سایت ترمینال اورامانت خارج از انتظار نیست.

مسئولان اورامانات نیز می توانند با پیگیریها و مکاتبات خود، ضرورت راه اندازی سایت ترمینال اورامانات در کرمانشاه  را با مسئولان استان در میان بگذارند .

تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

دردل یکی از شهروندان

 می خواهم خدمت همشهریان گرامی ماجرای آسفالت وفاضلاب کشی یکی از قدیمیترین کوچه های شهر جوانرود را که من در آن زندگی می کنم برایتان تعریف کنم . 

پس از سالها تلاش و پیگیری  بلاخره کوچه ی  جنب بانک ملی مرکزی  با پیگیری های اهالی محل ومساعدت شورای شهر   آسفالت  شد و من می خواهم ماجرا را قبل از آسفالت شدن کوچه برایتان تعریف کنم . ماجرااز اینجا شروع می شود که سیستم فاضلاب این کوچه قدیمی وبه خاطر اینکه  مجرای اصلی فاضلاب سیمانی ودر سطح قرار داشت گاه وبی گاه  به علت ورود  ماشین سنگین   لوله ها شکسته و کوچه پر از فاضلاب می شد و اهالی محل قبل از اسفالت این موضوع را به اداره ی آب و فاضلاب شهر جوانرود انتقال دادند وانها  بعداز پیگیری اهالی محل  آمدند و بعداز کندن کوچه به ااهال محل لوله ی پلاستیکی  دادند وگفتند خودتان نصب کرده وهر خانه لوله ی دفع فاضلاب خود را به همین لوله وصل کند . اهالی محل از مسئو ل این کار اقای حیدری درخواست کردند که لوله را در سطح پایین تری قرار دهد چون همان مشکل سابق پیش می آید ولوله به علت اینکه در سطح قرار می گیرد بیشتر در معرض فشار قرار می گیرد وباعث کیپ شدن لوله می شود اما این مسئول محترم   فقط نظر خودش را داشت وعلی رغم نظر اهالی  سیستم  فاضلاب به همان نحو گذشته اما با تغییر در نوع لوله کار گذاشته شد .  

بعد از چند ماه  که از آسفالت کوچه گذشت متاسفانه همان مشکل قبلی روی داد  . وآب از زیر آسفالت همانند چشمه جوشید وجوشید تا اینکه تمام کوچه را در برگرفت .اهالی با مراجعه به اداره اب وفاضلاب  موضوع را به اطلاع مسئولان رساندند و اقای حیدری با بیل مکانیکی اداره ودو کارگر واقعا زحمت کش اداره تشریف فرما شد .  

وبعداز ظن وگمان های فراوان جایی را کندند که  محل گرفتگی نبود ( با وجود اینکه بنده به ایشان گفتم که بنده به علت اینکه سالهاست در این کوچه زندگی می کنم  می دانم اینجا محل گرفتگی نیست وجای دیگه ای لوله کیپ شده اما ایشان با اصرار برحرف خود محلی را که خود تعیین کرده بود کندند ودیدند که در ان محل لوله سالم است و به  گفتند ما  هر جا که نظر بهیم می کنیم تا به محل گرفتگی برسیم ودر نهایت به جایی رسیدند که من گفته بودم وهمانجا لوله کیپ شده بود . بلاخره لوله را تعمیر و کوچه را همینطور به حال خود رها کردند و ما ماندیم وکوچه ای که به علت نبود کارشناس و عدم کار کارشناسی و فنی  آسفلتش تخریب شد. 

 

از مسئولان محترم تقاضا می شود که پیش از انجام هر کار عمرانی در سطح شهر به صورت فنی از ادارات ذیربط بخواهند که کارشان را اصولی وفنی انجام دهند تا منجر به از بین رفتن  ثروت ومنابع مالی این ملت نشود  تا هم خدا وهم خلق خدا از کارشان رضایت داشته باشند . 

 

 مظفر نقشبندی

 

ریتم در موسیقی کردی

موسیقی کردی یکی از شاخص ترین و تاثیر گذارترین موسیقی ها در میان موسیقی ملت های مختلف است. برخی از پژوهشگران بر این باورند که پیدایش موسیقی کردی در راستای حفظ زبان، ادبیات ، فرهنگ، تاریخ و در مجموع تمدن کردها بوده است.

این موسیقی را می توان از ابعاد مختلفی تقسیم بندی نمود. مثلا تقسیم بندی موسیقی بدون ساز که شامل مواردی همچون هوره، حیران ، الله ویسی ...  که اصطلاحا مقام نامیده می شوند و اغلب شرح حال مسائل عاطفی ، دلبستگی و مناجاتهایی از سر عشق و نه ترس،  هستند.
  موسیقی به طور کلی و موسیقی کردی بخصوص، ابعاد مختلفی دارند.هریک از این ابعاد نیز نیازمند تحقیق و تفحصی دقیق و موشکافانه است. در این مجال به شاخص ترین عنصر در موسیقی کردی یعنی ریتم می پردازیم. ریتم دست یازی به زمان و وابسته به زمان است. موسیقیدان زمان را اندازه می گیرد. می توان با ریتم به جلوه هایی از تداوم و هماهنگی رسید. ریتم در موسیقی به عنوان پایه و سمبل ساخت موزیک مطرح می باشد. گرچه ریتمهای کند و تند در موسیقی هر یک با توجه به شرایطی خاص، طراحی و ساخته می شوند لیکن مفهوم ریتم بدون سکوت کاملا بی معنا است . ترکیب حرکت نتها و سکوتها در یک اثر موسیقی برخواسته از ایجاد نوعی تنوع و نشاط در گوش شنونده است.
      در موسیقی کردی ریتمهایی از جنبش های بیانی مختلف از جنس حسی - بصری ـ صوتی و ... وجود دارد. این ریتمها می توانند با همدیگر تلفیق شوند و با حرکات عملی کالبد انسانی  منطبق گشته و به عنوان تنظیم و رهبری کننده حرکات و حتی احساسات بشری عمل نمایند. ریتم را می توان در موسیقی کردی به تنهایی و بدون در نظر گرفتن ملودی به دو دسته کلی تقسیم نمود:
1.    ریتمهای محلی
2.    ریتمهای خانقاهی
ریتمهای محلی همان ریتم هایی است که به مراسم شادی تعلق دارد و با شنیدن این ریتمها در ذهن شنونده، تصویر سازی ای در ذهن و نیز حس همذات پنداری را در روان ایجاد می کند.
   ریتم های خانقاهی، ریتم هایی مختص به فضاهای خانقاهی است و آنقدر اختصاصی است که اگر این ریتمها را با رعایت دقیق نوازندگی در هر ملودی به غیر از ملودیهای خانقاهی قرار داد، باز همان رنگ و بو و حس را در آن می توان لمس کرد. این رنگ و بو همان احساسی است که به انسان احساس قرین کائنات بودن را می بخشد.
      نکته حائز اهمیت این است که دو دسته ریتم نامبرده ، هر کدام لحن خود را دارند و آنقدر فضاهایشان با هم متفاوت است که ممکن است شنونده به اشتباه چنین بینگارد که این دو دسته ریتم، متعلق به یک موسیقی نبوده و  متعلق به دو فرهنگ مختلف باشند. البته این دو ریتم، با وجود این تفاوت ها که خود عامل اصلی ایجاد تنوعی بی بدیل است، تشابهاتی دارند که این شباهت ها همچون مفهومی کلی سرتاسر این موسیقی را در بر گرفته و زنجیر وار یک سری مفاهیم را با هم عجین کرده، که در کلیت، این ویژگیهاست که موسیقی  کردی را تاثیرگذار و قابل ستایش کرده است. تشابهاتی چون وجود شکل هندسی دایره که می توان به حلقه ذکر دراویش ، حلقه رقص در مراسم شادی و حلقه های عزاداری در مراسم " چه مه ره1"و ... اشاره کرد. اما هر یک از این دو دسته ریتم در این موسیقی برای آنکه به تفاوت فضا و حسی که بدان اشاره نمودیم، دست یابند، به تعبیری ابزار سازی کرده اند. در اینجا منظور از ابزار، سازهای موسیقی است. این سازها به زیبایی، این ویژگی را به کمال رسانده اند به گونه ای که راجع به هریک از این سازها اختصارا باید تاملی داشت و تفحصی کرد.
      در خانقاه ها می توان به سازهایی همچون دف، تاس، دو تپله و ... و در ریتمهای محلی به سازهایی همچون دهل ، ضرب، دایره و ... اشاره کرد. شکل این سازها را نیز می توان بازنمود همان شکل هندسی دایره دانست. این ساز ها با این ریتمها چنان با هم عجین  شده اند که هر کدام به تنهایی دیگری را صدا می زند، تا این کثرت را به وحدت برسانند و یکی شدن را به تجسم در آورند. ریتم در موسیقی جزو عناصر اصلی و در موسیقی کردی جزو لاینفک آن است، به طوریکه اگر در یک قطعه موسیقی کردی ریتم را با همان ساز ریتمیک خودش به کار نبریم، خلائی بزرگ را احساس خواهیم کرد. آنچه ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده آن است که، ریتم در هر دو دسته حالتی پیوسته داشته و دارای آغاز و پایان است. درموسیقی محلی که در مراسم عروسی نواخته می شود، ابتدا، ریتم " گه ریان" (GÈRYAN) به معنای چرخیدن و گذشتن نواخته می شود که ریتیمی کند دارد. سپس کم کم این ریتم با سرعت (tempo) بیشتری نواخته می شود که این را « پشت پا» می نامند. پشت پا درواقع، مرحله ی گذار است برای رسیدن به ریتم”هه لگرتن"(HÈLGIRTIN) که یک ریتم تند دارد. با طی این پروسه، از یک میزان 7 ضربی به میزانی 2 ضربی می رسیم.
  شروع رقص کردی، با ریتمی سنگین و طبیعتا با حرکاتی آرام ،آغاز و با سریع شدن ریتم، فرد را به اوج نشاط می رساند. همین پیوستگی را در موسیقی خانقاهی نیز می توان مشاهده کرد. ریتمهای خانقاهی را " مقام ” می نامند. مقام نه به آن معنی که در اصطلاح موسیقی از آن نام می بریم بلکه مقام اینجا همان مرتبه است که این موضوع بعضی از موسیقیدانان را به اشتباه به نقد در این باره کشانده است. دراویش در ابتدا با مقام " حی الله " که میزانی چهار ضربیست شروع به ذکر می کنند و به مقام  حی یا قیوم  می رسند و بعد به " الله الله حی الله"  و  به  "دائم" ، به  "حدادی” . در این مرحله است، که این مقام ها (ریتم ها) جنبش و شور و شیدایی را در آن حلقه ذکر پدیدار کرده و دراویش از تکرار این ریتم همراه با ریتم به سماع می رسند و مرتبه به مرتبه به اوج می رسند.
      ساز دف در موسیقی خانقاهی، این حس را با صدای زیر و بم خود، رنگ آمیزی کرده و  وحدتی هماهنگ و شگرف از تناسبات به وجود می آورد. این ویژگی که این ریتمها در موسیقی خانقاهی و محلی دارند همچون نمایشنامه ای است که در هر صحنه آن اتفاقی مختص به آن صحنه می افتد و مجموعه این تجربه ها در این صحنه ها مارا به پایانی دل چسب می رساند.
ریتم در این موسیقی شروع و پایانی دارد، پیوسته است و اینجاست که خود به تنهایی یک حکایت است...
همزمان با درک و شناختی که انسان با مشاهده این نظم به دست می آورد،  سوالی پیش می آید که چگونه است این همه معنا را در یک موسیقی و در حالت کلی در یک فرهنگ می توان دید؟... این معناها از کجا آمده است؟ ، معناهایی که بی شک نمی توان ایجاد آن را ارادی و اندیشیده شده و طی یک پروسه از پیش مشخص شده دانست.

بررسی خانواده و روابط خویشاوندی کُردها

بررسی خانواده و روابط خویشاوندی کُردها از طریقِ بررسی واژه ها و اصطلاحات خویشاوندی در زبان کُردی 

 

واژه ها و اصطلاحات و تعبیرهایی که در طی تاریخ در زبان های جوامع انسانی پدید آمده و به کار رفته اند در فهم حوادث و شیوه های زندگانی و اندیشه ها و آرزو های آن جوامع هستند. مطالعه چنین مجموعه ای می تواند سر گذشت فرهنگی هر یک از جوامع را به طریقی بازگو کند.

از این رو ،واژه ها بازتاب فعالیتهای مادی و معنوی جوامع به حساب می آیند.هر زبانی ،در طول تاریخ، تغییر می‌پذیرد.بسیاری  اصطلاحات و تعبیرات،بر مبنای تغییر وضعیت اجتماعی ،دیر یا زود منسوخ یا متحول می شود و لغات نو و تازه ای جای آنها را می گیرد که ،به اقتضای تحولات اجتماعی‌، ساخته شده اند»(کوشک جلالی،ص 113)

برای خواندن متن در یر کلیک کنید: