ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
عکس زیبایی از دامنه های شاهو ( ۱۵ کیلومتری جوانرود شبانکاره )
شرحِ حالِ علامه ملّا عبد المجید موحّد نادری
مأخذ: نامۀ موحّد (سوگنامۀ استاد علامه عبدالمجید موحّد نادری)،صص 5 ـ 3، به کوشش: عبدالسّتار نقشبندی، روانسر، تیرماه ۱۳۸۷ .
" استاد ملا عبد المجید نادری تبار" که بعدها هنگام تعویض شناسنامه ـ به وسیلۀ یکی از طلبههایش ـ نام خانوادگی او به "موحّد" تغییر یافت (1) ؛ در سال 1283 شمسی در قریۀ "پیروزه" از توابع شهرستان جوانرود و در خانوادۀ یکی از نوادگان" پیرمیکائیل دودانی" به نام " باویس" فرزند " فقیه محمود"، پا به عرصۀ وجود نهاد. خانوادۀ استاد یک خاندان روحانی بود که در میان "عشایرِ ندری" مقامِ پیشوایی دینی داشته و دارای امتیاز علمی بودند.
وی در سن 6 یا هفت سالگی تحصیلات ابتدایی را نزدِ پسرعمویش "استاد ملا احمد ندری پیروزه" آغاز کرد و به آموختنِ قرآن و برخی از کتابهای فارسی و کُردی از قبیل گلستان و اسماعیل نامه و بیا داود و روله بزانی پرداخت.
ادامه مطلب ...سید محمد طاهر سیدزاده هاشمی :
آن عارف دلسوخته ، آن عاشق دلباخته ، آن ادیب والا مقام ، آن شاعر با شعور ، آن نویسنده زبر دست ، آن مورخ آگاه ، آن هنرمند و خوشنویس متواضع ، آن محب آل بیت اطهار و صحابه ابرار فرزانه زمانه مرحوم سید محمد طاهر سیدزاده هاشمی در سال 1292 ش برابر با 1332 ه.ق در روستای دولت آباد روانسر لاز خانواده اهل علم و عرفان چشم به جهان گشود . نامش محمد طاهر ، کنیه اش ابولحسن ، در لقب ضیاءالدین را به او داده و شهرتش سید زاده هاشمی و در شعر «طاهر» تخلص می کرد . ایشان فرزند سید قیدار هاشمی –سید الدوله- و برادر کوچکتر سید وجیه الدین و سید علی است . مادرش مرحومه اختر خانم صبیه فتاح بیگ –سردار اکرم- ولدبیگی می باشد . خاندان استاد از سلسله سادات برزنجی است . جدش شیخ رسول سوله ای برزنجی در حدود سال 1247 ه.ق به ایران آمده و عاقبه العمر در دولت آباد روانسر جایگزین می شود . و مدرسه علوم دینی دولت آباد را بنا می نهد . خود استاد ابتدا نزد خاتون مریم همسر مرحوم سید عارف لونی شروع به قرآن خواندن و تحصیل می کند هم چنین نزد سید عارف – ملا محمد رحیم روحانی سنندجی – سید شریف کردستانی – استاد بدیع الزمان مهی سنندجی – ملا عبدالمجید موحد نادری – مرحوم والدش درس خوانده و به تعلیم علوم معقول و منقول پرداخته . بعد از فوت پدر ، مسئولیت اداره و سرپرستی مدرسه علمیه و تکیه دولت آباد را به عهده می گیرد . اشعار و مقالات خود را برای چاپ در مجله کردی «گلاویژ» با امضا طاهر کرمانشاهی ارسال می کرد مدتی با بخش کردی رادیو همکاری می کرد . بالاخره استاد در دوم تیرماه 1370 شمسی مصادف با عید قربان در کرمانشاه وفات نموده و با تجلیل فراوان در دولت آباد روانسر به خاک سپرده شد . استاد در علوم اسلامی ، ادبیات عرب ، تاریخ اسلام و ... خوشنویسی صاحب نظر بودند . خط نسخ را در نهایت زیبایی می نوشت کتاب قرآن کریم ، صحیفه سجادیه ، دلایل الخیرات و ... با خط نسخ خود نوشته اند . اشعارش به کردی و فارسی بیشتر جنبه عرفانی و مناجات داشت . هفت بندش در کتاب «هه وارگه ی دلان» توصیف پیامبر و درخواست شفاعت از آن رحمه للعالمین است :
یا رسول الله حح زین و تیشکاوم ره حمه تی ده ردی خاکی ریت له نووری هه ردوچاوم ره حمه تی
من به تیری طه عن و لومه ی ناکه سانی روزگار کون کونه سینه و دل و جه رگ و هه ناوم ره حمه تی
یا رسول الله ده خیله ک بانه که ن بی حورمه تم زور زه لیل و خوارو په ست ودل به تاوم ره حمه تی
ری دی ئه ی سالاری دین «طاهیر» له سایه ی ره حمی خوت
ئه ی بوله ندی به خشی دین و جاه و ناوم ره حمه تی