اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

جافی (ویکیپیدیا)

لهجه جافی یکی از لهجه‌های گویش سورانی زبان کردی است. مردمان شهرستانهای جوانرود، روانسر، ثلاث باباجانی و بخش‌هایی از شهرستان پاوه و شهرستان سرپل ذهاب از استان کرمانشاه (ازاستان‌های غربی کشورایران) با این گویش تکلم می‌کنند.

سورانی (ویکیپیدیا)

سورانی (به سورانی: سۆرانی، به کرمانجی: Soranî) نام یکی از گویش‌ها/زبان‌های کردی می‌باشد.[۱]

سورانی در بخش میانی مناطق کردنشین ایران و هم‌چنین در نیمهٔ جنوبی کردستان عراق صحبت می‌شود. شهرهای اصلی گویشوران سورانی عبارتند از مهاباد، سقز، سنندج، سلیمانیه، اربیل و کرکوک.

اتنولوگ بزرگ‌ترین منبع اطلاعات زبان‌ها، شمار گویشوران سورانی را در سال ۲۰۰۴ میلادی جمعاً ۳٬۷۱۲٬۰۰۰ نفر برآورد می‌کند.[۲]

جمعیت گویشوران سورانی عراق ۲٫۸ میلیون نفر (۱۰٫۶ درصد جمعیت عراق) و جمعیت گویشوران بادینی (کرمانجی) عراق ۲٫۲ میلیون نفر (۸٫۴ درصد جمعیت عراق) است.[۳]

مختصری درباره جوانرود و پیشینه آن (ویکیپیدیا)

شهرستان جَوانرود" به کردی: جوانڕۆ،  " Ciwanroاز شهرستان‌های استان کرمانشاه در غرب ایران است. مرکز این شهرستان شهر جوانرود (قلعه) است.این شهر در شمال غرب استان کرمانشاه واقع شده است. آب و هوای این شهر از نوع معتدل کوهستانی بوده و از مناطق خوش آب و هوای استان کرمانشاه به شمار می‌رود. شهر جوانرود در داخل یک دره واقع شده است و کوهستانی می‌باشد به طوری که کوه شاهو به صورت دیواره‌ای در حدود 4 کیلومتری شمال آن قرار گرفته است. از مناطق تفریحی این شهر می‌توان پارک هلانیه را نام برد که در شمال این شهر واقع شده است. زبان مردم جوانرود یکی از شاخه‌های زبان کردی سورانی به اسم جافی است و مذهب مردم جوانرود سنی شافعی است. بازارچهٔ مرزی شهر اصلی ترین منبع در آمد‌های مردم این شهر است. از دیگر منابع درآمد مردم این دیار کشاورزی، دامداری و ارایه خدمات شهری است.

پیشینه‌

نام‌ جوانرود ظاهراً از نام‌ یکی‌ از طایفه‌های‌ ساکن‌ در منطقه‌ گرفته‌ شده‌ و احتمالاً مرکّب‌ از کلمات‌ فارسی «جوان‌» و «رود» است‌ جوانرود درگذشته‌ اَلانی‌ نام‌ داشت‌. نخستین‌ بار حمداللّه‌ مستوفی‌ در قرن‌ هشتم‌ از آن‌ نام‌ برده‌ و آن‌ را قصبه‌ای‌ معتبر با هوایی‌ خوش‌ و آبهای‌ روان‌، دارای‌ غلات‌، علفزارهای‌ نیکو و شکارگاههای‌ خوبِ فراوان‌ وصف‌ کرده‌ است‌ . لسترنج‌ ، بر اساس‌ مطالب‌ حمداللّه‌ مستوفی‌، الانی‌ (در ضبط‌ دیگر الابی‌) را از شهرهای‌ درجه‌ اول‌ کردستان‌ دانسته‌ است‌ در 1005 بِدلیسی‌ آن‌ را الان‌ و آلانی‌ ضبط‌ کرده‌ و به‌ حکمرانی‌ محمدبیگ‌ اردلان‌ (فرزند مأمون‌ بیگ‌) در اوایل‌ قرن‌ دهم‌ بر آنجا و نواحی‌ پیرامونش‌، از جمله‌ شهر بازار و اربیل‌، اشاره‌ کرده‌ است‌. در زمان‌ شاه‌ طهماسب‌ اول‌ صفوی‌، که‌ کردستان‌ میان‌ نزدیکان‌ سلیمان‌ خان‌ (والی‌ کردستان‌) تقسیم‌ شد، حکومت‌ جاف‌ و جوانرود به‌ صفی‌خان‌ میرضیاءالدینی‌ (خواهرزاده‌ و داماد سلیمان‌خان‌) واگذار گردید. پس‌ از او فرزندش‌، درویش‌ سلطان‌، در جوانرود، قلعه‌ و مسجد و مدرسه‌ و بازار بنا کرد و آنجا را رونق‌ بخشید. به‌ نوشته سلطانی‌ ، نخستین‌ بار در 1067 جوانرود را منطقه‌ای‌ مستقل‌ دانستند. در دوره افشاریه و تا اواخر دوره زندیه‌ برادران‌ و فرزندان‌ درویش‌ سلطان‌ بر جاف‌ و جوانرود حکمرانی‌ می‌کردند. در دوره فتحعلی‌ شاه‌ قاجار و زمان‌ امان‌اللّه‌خان‌ والی‌ کردستان‌ از 1214 تا 1240 حکومت‌ جاف‌ و جوانرود به‌ فرزند امان‌ اللّه‌ خان‌، محمدصادق‌ خان‌، واگذار شد. در 1224 امان‌اللّه‌خان‌ در کنار قصبه جوانرود و در جایی‌ مرتفع‌ قلعه‌ای‌ مستحکم‌ بنا کرد و بزرگان‌ طوایف‌ را در آن‌ اسکان‌ داد .در کنار قلعه‌، استخر و باغ‌ بزرگ‌ و چند حوض‌ ساختند که‌ آب‌ آنها از کوههای‌ جانب‌ شرقی‌ تأمین‌ می‌شد. حاکمان‌ جوانرود نیز در آنجا منزل‌ می‌کردند و پس‌ از مدتی‌، این‌ محل‌ به‌ قلعه‌ [و پس‌ از آن‌ به‌ قلعه جوانرود] مشهور شد به‌ نوشته اعتمادالسلطنه‌ ، در دوره حکومت‌ ناصرالدین‌ شاه‌ قاجار قلعه‌ رو به‌ ویرانی‌ نهاد و میرزا نصراللّه‌ خان‌ از سوی‌ دولت‌ مأمور بنای‌ قلعه دیگری‌ نزدیک‌ قلعه اولی‌ شد. در حکمرانی‌ دوباره امان‌اللّه‌خان‌ (1277ـ1284) جوانرود به‌ علی‌اکبرخان‌ شرف‌الملک‌ واگذار شد. فرهاد میرزا معتمدالدوله‌ والی‌ کردستان‌ پس‌ از امان‌اللّه‌خان‌، اورامان‌  لُهون‌ را ضمیمه جوانرود کرد . معتمدالدوله‌ در 1288 درخواست‌ عشایر جاف‌ را، مبنی‌ بر کوچشان‌ از "شهرزور" در مغرب‌ سرحد ایران‌ به‌ جوانرود و زُهاب‌، نپذیرفت‌. در این‌ سال‌، حاکم‌ زهاب‌ به‌همراه‌ ایل‌بیگی‌ باباجانی‌ و ایل‌بیگی‌ جاف‌ و عده‌ای‌ از رؤسای‌ عشایر جوانرود و کلهر به‌ قلعه جوانرود حمله‌ کردند و با گشودن‌ قلعه‌ و کشتن‌ تعدادی‌ از نزدیکان‌ شرف‌الملک‌، به‌ غارت‌ آنجا پرداختند. در 1291 میرزاحسین‌خان‌ سپهسالار مناطقی‌، از جمله‌ جوانرود و زهاب‌، را برای‌ سکونت‌ و مراتع‌ و مزارع‌ عشایر جاف‌ تعیین‌ کرد. وقایع‌نگار کردستانی‌ در 1309 از بلوک‌ جوانرود، مشتمل‌ بر یکصد آبادی‌، که‌ بیشترشان‌ دارای‌ جنگل‌ بوده‌اند، یاد کرده‌ و پاوه‌ را، در انتهای‌ خاک‌ جوانرود و ابتدای‌ اورامان‌، از معتبرترین‌ روستاهای‌ آن‌ دانسته‌ است‌. قصبه جوانرود (قلعه‌) در وسط‌ بلوک‌ (از هر طرف‌، شش‌ فرسنگ‌ فاصله‌ تا سرحد) بوده‌ و چهار مسجد، دو خانقاه‌ و یک‌ حمام‌ داشته‌ است‌. علمای‌ مشهور به‌ صِدّیقی‌ از این‌ بلوک‌، و سکنه آن‌ پیرو سلسله صوفیه نقشبندیه‌ بودند. سنندجی‌  بلوک‌ جوانرود کردستان‌ را دارای‌ مناطق‌ گرمسیر و سردسیر، بیست‌ هزار سکنه‌، ایل‌ و احشام‌ زیاد و صنایع‌ دستی‌ مرغوب‌ دانسته‌ و نوشته‌ که‌ شرف‌الملک‌ دستور تخریب‌ قلعه‌ را صادر کرده‌ است‌. مَردوخ‌ از بلوک‌ جوانرود نام‌ برده‌ و بازیل‌ نیکیتین (کنسول‌ سابق‌ روسیه‌ در ایران‌ از 1333 تا 1336/ 1915ـ 1918)، از "ولایت‌ جوانرود" و سکونت‌ عشیره جاف‌ در آنجا یاد کرده‌ است‌. از بلوک‌ «جوانرود اورامان‌» در تقسیمات‌ ولایتی‌ کردستان‌ نام‌ برده‌ است‌. در محل‌ ویرانه‌های‌ قلعه جوانرود، مسجدجامع‌ شهر ساخته‌ شد. جوانرود در 1328 ش‌ دهستانی‌ در شهرستان‌ سنندج‌ از استان‌ پنجم‌ (کرمانشاهان) بود در 1330 ش‌ از دهستانهای‌ بخش‌ پاوه‌ (در شهرستان‌ سنندج‌ شد (. در فهرست‌ تقسیمات‌ کشوری‌ 1355 ش‌، بخش‌ جوانرود به‌ مرکزیت‌ شهر جوانرود و مشتمل‌ بر دهستان‌ جوانرود، در شهرستان‌ پاوه‌ از استان‌ کرمانشاه‌ آمده‌ است‌ . این‌ بخش‌ در مرداد 1368 از پاوه‌ جدا و شهرستان‌ شد . در 1380 ش‌ شهرستان‌ جوانرود سه‌ بخش‌ (مرکزی‌، ثلاث‌ باباجانی‌ و روانسر) و سه‌ شهر (جوانرود، تازه‌آباد و روانسر) داشت‌. در خرداد 1381 بخش‌ ثلاث‌ باباجانی‌ و پس‌ از آن‌، روانسر نیز از جوانرود جدا شد.

مختصری ازتاریخ معاصر جوانرودی ها دریک قرن اخیر

آنچه پیش روست مختصری ازتاریخ معاصر جوانرودی ها دریک قرن اخیر،که به صورت ناگفته ها ویا ابهام گوی هایی درتاریخ مستند است . از ناگفته هایی سخن به میان می آید که درتاریخ معاصر ایران وکردستان مهم ودرخور توجه است . ازجمله نقش ورفتار جوانرودی ها دروقایع : مشروطه ، سلطنت رضا شاه وجنگ جهانی دوم ، جمهوری کردستان درمهاباد ،حمایت از جبهه ملی برای ملی کردن صنعت نفت ، حمایت ازکابینه دکتر محمد مصدق ، پیوستن به بارزانی ها وده سال مبارزه برای احقاق حقوق ملت کرُد . تاریخچه مختصری ازجوانرود : جوانرود (( قلای جوانرو )) بنا به روایت تاریخ نامش برگرفته از قلعه های حکومتی متعددی است که در این منطقه در چند قرن اخیرتوسط حکومت ها بنا نهاده شد ه است . آثار وشواهد مکتوب بدست آمده درمنطقه تاریخ وقدمت جوانرود ونامش را به بیش از350 سال می رسانند. همچنین حمدالله مستوفی درکتاب خویش ازاین منطقه با نام الانی یاد می کند. حدودات جوانرود از شمال به اورامان لهون وپاوه ، جنوب به سرپل ذهاب ، مشرق به کرمانشاه وازمغرب متصل به خاک عراق است . حکومت جوانرود که جزء بلوک هجده گانه سنندج است بیشتر در دست والیان اردلانی بوده اما حاکمان اصلی جوانرود که مشروعیت خود را از عامه مردم می گرفتن کسی جزء سید احمد بیگ جاف وفرزندان وی نبوده است. رستم بیگ وکیل بنا بر وصیت پدر ((سید احمدبیگ)) ونظر ریش سفیدان مسئولیت رهبری ایل برعهده می گیرد. بعدازایشان اولاد ارشد وی به این مقام می رسیدند .

ادامه مطلب ...

آواز مادر؛ریشه مشترک هوره،مور و سیاچمانه

بهمن بهرامی 

چکیده
در یک برخورد ساده و یک تحلیل عمومی درباره پیدایش زبان گفته شده است که انسانها صداهای محیط اطراف خود همانند آواز پرندگان یا حیوانات را  تقلید کرده و با کاربرد پیچیده تر آن، زبان انسانی را به وجود آوردند.

چکیده
در یک برخورد ساده و یک تحلیل عمومی درباره پیدایش زبان گفته شده است که انسانها صداهای محیط اطراف خود همانند آواز پرندگان یا حیوانات را  تقلید کرده و با کاربرد پیچیده تر آن، زبان انسانی را به وجود آوردند.
در این میان و در میان آوازهای کهن اقوام ایرانی آوازهایی چون «مور»، «هوره» و «سیاچمانه» از اهمیت شایانی برخوردار است، چنانکه به نظر می رسد  این آوازها در زمره اولین صداهایی است که انسان از خود تولید کرده است از جمله رابطه این آوازها (بویژه هوره و سیاچمانه) با صدای کبک است  که تشابه و نزدیکی زیادی را میان این دو نشان می دهد طوریکه به نظر می رسد این آوازها الگوی تقلیدی انسان از این پرنده است و بنابراین می توان قدمت این آوازها را خیلی بیشتر از آنچه که محققین نوشته اند، تخمین زد. برای خواندن

مقاله در زیر کلیک کنید:

پیوست: