استان کردستان
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که تحت حکومت مادها اداره می شده است . کردها یکی از شعبه های مشهور نژاد آریایی هستند که از حدود 2000 سال پیش از میلاد مسیح از شرق به ایران وارد شده و به شمال غربی و مشرق دریاچه ارومیه مهاجرت نموده اند و محققان در آریایی بودن آنها شکی ندارند .
کردها مردمانی ایرانی تبار هستند که زبان ، فرهنگ و آداب و سنن آنان در ارتباط و پیوند با دیگر مردمان در قلمرو زیست اقوام ایرانی است . بر اساس مت کتیبه داریوش در تخت جمشید و بیستون دولت ماد در سال 550 پیش از میلاد مسیح در قلمرو دولت هخامنشیان قرار داشته است در عصر سلجوقیان و به ویژه در عهد حکومت طغرل بیگ تمامی ناحیه جبال کوهستانی غرب ایران (کردستان) به عراق عجم نام گذاری شده ، زیرا القایم با ... خلیفه عباسی طی منشوری در سال 437 ه . ق از طغرل بیگ سلجوقی به عنوان ملوک العراقین نام برده است .
عطاءالملک جوینی در بیان نبرد هلاکوخان مغول به فرقه اسماعیله و ارسال تدارکات و پشتیبانی آنان از ولایت اکراد یاد کرده است .
به نظر می رسد که در دوره ایلخانان مغول کردستان از عراق عجم شده باشد در اوایل قرن هفتم هجری سلیمان شاه از ترکمانان ایوه بر آن حکومت کرده است . شرف الدیم بلیسی حدود کردستان را در روزگار صفوی و در کتاب شرف نامه خود با افزودن ولایت لرستان یک جا ذکر می کند و در شرف نامه سرزمین لرستان و قوم لر را با کردها یکی می شمارد .
در تقسیمات روزگار صفویه کردستان ولایتی است که از ولایت کرمانشان جدا و شامل چهار حاکم نشین خورخوره ، جوانرود ، اورامان و الکاء بانه بود . پس از انقلاب مشروطیت بر اساس قانون مصوب 14/2/1325 هجری قمری بر طبق قانون تشکیل ایلات و ولایات و دستورالعمل آن ایران به چهار ایالت و 23 ولایت در تقسیمات جدید تقیم که کردستان اردلان به دلیل حکومت خاندان اردلان (یکی از خاندان های کرد) بر آن به ان نام خوانده شده است .
نامگزاری جوانرود
علت نامگزاری این دیار به معانی گوناگونی شرح داده شده است.
که اولاً شهر را قلعه جوان+رو میخوانند و به این معنی که قلعههای در اطراف شهر ساخته بودند و تعداد آنها هفت تا قلعه بوده که به هفت قلعه مشهور است.قلعه اول که به قلعه کهن معروف بوده هم اکنون نیز به عنوان برج در میان جوانرودیها معروف میباشد و در جای قلعه مسجد جامع بنا گردیده است . دومین برج به برج تازه معروف است که محل آن در جای پاسگاه نیروی انتظامی بنا شده بود.
سومین قلعه بر روی تپه نقارخان ساخته بودند،چهارمین قلعه هم که در شهر جوانرود شروع به احداث آن کرده بودند نیمه کاره رها کرده و به اتمام نرسانیدند، پنجمین قلعه در شهر پاوه بوده است، ششمین قلعه را بر روی قلعههای ترکه ساخته بودند، ولی هفتمین قلعه کسی به یاد ندارد و بعضی هم می گویند
در اطراف مرزان یا زمکان ساختهاند.
دوم اینکه جوانرود از کلمه جوان+رو تشکیل شده است که جوان به معنی جوانی و جوانان و رو به معنی گریه و زاری . چون در آن زمان جوانرود بیشتر در مرکز جنگ قرار داشته و جوانان زیادی را از دست میداده و به این اسم خوانده شده است
سوم اینکه زمانی که جوانرود تحت نظرحکومت مرکزی ایران قرار گرفت، چون فرمانداران فارسیزبان در این منطقه ساکن شدند و دیدند که رودی در میان این شهر میگذرد حرف«د»را به آخر آن اضافه کردند و کلمه را به فارسی برای ارسال گزارشات تبدیل میکردند وآن را جوانرود یعنی «رود جوان»نامیدند.
چهارم اینکه بعضی بر این باورند که قبلاً چوار رود«چهار رودی» بوده است و به این خاطر به این اسم خوانده شده که در چهار طرف شهر رودهای در جریان بوده و در پاین شهر به هم میرسیدهاند و از آنجا هم وارد رود سیروان میشدند و بعدها به مرور زمان چوار رود به جوان رود تبدیل شد و این اسم دیگر باقی مانده است.
| |||||
|
هوره ساده ترین، ابتدایی ترین و اصیل ترین گونه موسیقی است که اکنون به تکثر و هزارگونه گی زبانی و کیفی در آمده است. ما ایرانیان بخصوص مردمان کردزبان غرب کشور این گونه ابتدایی و اصیل آواز را هوره می نامیم،
هوره ساده ترین، ابتدایی ترین و اصیل ترین گونه موسیقی است که اکنون به تکثر و هزارگونه گی زبانی و کیفی در آمده است. ما ایرانیان بخصوص مردمان کردزبان غرب کشور این گونه ابتدایی و اصیل آواز را هوره می نامیم، کلمه هوره و نامگذاری آن قدمتی حدوداً 7000 ساله دارد و به دوران پیامبری حضرت زردتشت می رسد در ”گات های یسنا“ که بخش مهمی از اوستا کتاب مقدس زرتشتیان می باشد بصورت منظوم نگاشته شده و لذا در آن زمان، مردم برای خواندن آن و نیایش اهورا مزدا آوازی را سر داده که آنرا هوره نامیده اند،
ادامه مطلب ...جوانرود در تاریخ مردوخ
تاریخ مردوخ در این زمینه می نویسد :
این بلوک در جنوب غربی شهر سنه دژ(سنندج)که از طرف مغرب متصل به خاک شهرزور است واز جنوب به ذهاب کرمانشاه واز مشزق به دهات روانسر وواز طرف شمال به اورامان لهون است که متجاوز از صد قریه در این محل است یکی از قراء
پاوه است ج۲